خانه ارغوان روستای تاریخی درسجین زنجان
ساعتی مانده به غروب؛ بوی کاهگل نمدار کوچهها را پر میکند، پنجرهها رو به میدانگاه روستا باز است و گلدانها روی ایوان برای شب ناز میکنند. نگاهی در قاب پنجره همه را همراهی میکند؛ نگاه زنی که سالهای عمرش را میان این کاه و گل گذرانده و حالا بر لب پنجره خانهاش، لبخندزنان نظارهگر گذر زندگی روستایش است؛ صورتش پرخط اما نگاهش برق دارد...